امکان سنجی تحقق چندوالدی در شیوه نوین تولیدمثلی ترمیم تخمک و جنین

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران و عضو هیئت علمی، استاد سطوح عالی حوزه های علمیه خواهران سطح چهارم

2 دانشیارگروه فقه و مبانی حقوق اسلامی

3 موسسه آموزش عالی رفیعه المصطفی س

چکیده

انجام برخی شیوه‌های نوین تولید مثلی، مثل شیوه ترمیم تخمک با استفاده از محتوای ژنتیکی تخمک بیگانه تا حد زیادی از بروز نواقص ژنتیکی جنین و مرده زایی پیشگیری می‌کند، اما در عین حال وضعیت نسب کودکان حاصل از این شیوه‌ها را با ابهاماتی روبرو می‌کند، بویژه که در این شیوه گاه بدلیل نقص رحم زن متقاضی کودک از رحم جایگزین برای حمل جنین استفاده می شود و این یعنی مشارکت سه زن در تکون و تولد کودک و از آنجایی که معیارهای سنتی فقه برای تعیین نسب مشروع محدودیت‌هایی دارد ، فلذا این پژوهش با تدقیقی دوباره در باب ملاکات نسب به دنبال راهی در جهت ابهام زدایی از مشروعیت نسب این کودکان و حل معضلات فقهی و حقوقی ناشی از آن است.
این پژوهش با روش کتابخانه‌ای و رویکردی توصیفی- تحلیلی و انتقادی به بررسی و نقد دو دیدگاه کلی مربوط به ملاک نسب پرداخته است.
یافته ها: با توجه به مشروعیت انجام این شیوه تولید مثلی در موارد ضرورت، زن صاحب هستۀ سلول جنسی، به طور قطع مادر اصلی و نسبی کودک است و صاحب سیتوپلاسم سلول جنسی با توجه به دخالت غیر مستقیم آن در حد کمک به روند تصحیح تقسیمات سلولی و نقش تغذیه‌ای در رشد جنین و نیز زن صاحب رحم در حکم مادر رضاعی کودک تلقی خواهد شد. بنابراین چنین کودکی دارای چند والد اصلی و فرعی خواهد بود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات